دکتر کاظم زندهدل
دانشیار مرکز تحقیقات سرطان انستیتو کانسر ایران
امسال نوروز را با اخبار و دلهرههای سیل ویرانگر در کشور سپری کردیم. روزهای اول سال نو عازم شهر کلاله بودم. به هر زحمتی بود با تأخیر و بعد از آرام شدن آبوهوا خودم را به شهرم رساندم. دلهره و نگرانی مردم خوب استان گلستان که دوستان و اقوامشان در سیلاب امسال استان در آققلا، گمیشان و گنبد و روستاهای اطراف گرفتار بودند همهجا وجود داشت و پس از آن نیز حادثه شیراز و گرفتاری مردم خطه غرب کشور در لرستان، خوزستان و کرمانشاه…
عده زیادی بیخانمان شدند. برای ما که به کار خود برگشتهایم شاید تمام شده باشد، اما مردمی که هستیشان زیر آب رفت، مدتها با پیامدهای این حادثه گرفتار خواهند بود. نباید فراموششان کنیم. همدردی با همه آسیبدیدگان این بحران ملی را وظیفه خود میدانیم و به خانوادههای جانباختگان این حادثه تسلیت میگوییم.
در هنگامه مشکلاتی که سیل برای مردم داشت و همه به دنبال رهایی از خطرات مالی و جانی سیل بودند، شاید کمتر کسی به فکر بیماران مبتلا به سرطان بود. بیمارانی که باید برای تشخیص و مراحل درمانی به بیمارستان مراجعه میکردند؛ بیمارانی که در میانه جلسات شیمیدرمانی بودند ولی سیل حائل شده بود و نمیتوانستند به بیمارستان مراجعه کنند؛ اگر هم میخواستند مراجعه کنند، همراهانشان درگیر مقابله با سیل بودند و در غیاب مراقبان خود تنها مانده بودند. شاید هم بیماری در گوشه و کنار از درد به خود میپیچید ولی به دلیل شرایط بحرانی به داروهای ضد درد دسترسی نداشت. حتی با فروکش کردن سیل هم شاید بعضی از بیماران منتظر ساماندهی شرایط بعد از سیل باشند و نیاز داشته باشند کسی اوضاعشان را سامان بدهد.
قبلاً یکبار در زلزله کرمانشاه به مراقبت از بیماران مبتلا به سرطان در بلایای طبیعی نوشتیم و گفتیم که باید آماده باشیم. بیماری که قبل از سیل در منزل خود زندگی میکرد، الآن باید در کمپها و چادر زندگی کند، درحالی که بسیاری از منابع مالی و حمایتی خود را از دست داده است. مددکاری بیمارستانها در مناطق سیلزده باید فعالتر به موضوع رسیدگی کنند و جویای بیمارانی باشند که برای انجام ادامه درمان مراجعه نکردهاند. خیرین و مؤسسات خیریه هم داوطلبانه به کمک بیمارستانها بروند و برای حمایت از بیماران اقدام کنند. شاید فقط پذیرفتن مسئولیت همراهی بیماران برای مراجعه به بیمارستان برای آنها کفایت کند؛ شاید رساندن داروهای بیمار بتواند مشکلات حاد و فوری او را رفع کند و کیفیت زندگیاش را بهبود بخشد.
مشکل بیماران در مناطق دچار بحران، خاص بیماران مبتلا به سرطان نیست و بیماران مختلف که دچار شرایط سخت هستند و حتی افراد ناتوان مثل معلولان، جانبازان، کودکان و افراد مسن نیز نیاز به حمایتهایی دارند که معمولاً فراموش میشود. فارغ از فوریتهایی که در بحرانهای طبیعی پیش میآید، مردم، سازمانهای خیریه و مسئولان باید ستادی برای رسیدگی به امور این گروه از مردم تشکیل بدهند. لازم است از همه کسانی که به یاری مردم سیلزده شتافتند شامل مسئولان محلی، دولت، نیروهای نظامی، هلالاحمر و نیروهای مردم و خیرین تشکر کنیم. بااینحال باید تأکید کنیم که خدماتی که باید به این افراد ارائه شود محدود به زمان بحران نیست و باید مدتها پس از وقوع بحران ادامه پیدا کند تا زندگی مردم به روال عادی بازگردد. همزمان با ارائه این خدمات خوبست مشکلات و اولویتها و خدماتی را که ارائه میشود، مستند کنیم و تجارب بهدست آمده در این بحران تبدیل به دستورالعملی شود که در موارد بعدی بهکار آید.
امیدواریم اینبار این مسئله جدیتر پیگیری شود و موضوع مدیریت بیماران مبتلا به سرطان در شرایط بحران و پسابحران دستورالعمل مدونی پیدا کند.