روایت من
خانه
مجله سروش
روایت من
تموم شد، حالا رفتم باشگاه ثبتنام کردم
عشقدرمانی؛ موثرترین دارو، بی هیچ عارضهای
پسرم نباید از طعم مادر داشتن محروم بشه!
به برادرم گفتم با ماشین موهامو از ته بزن !
مادرم غصههاشو پنهان میکرد، جلو من لبخند میزد میگفت فقط به خاطر تو میجنگم
سر دوراهی به خودم نهیب زدم: سرسختی را از سر بگیر
تو میتوانی و باید پیروز شوی!
هرگز تسلیم نشدم
همسر آزاری؛ دردناکتر از سرطان
قدر ثانیههای زندگی را میدانم
1
2
بعد