زهرا ملابابایی
فاطمه پورحیدری، عضو هیئت مدیره خیریه شمس (موسسه مردم نهاد شناخت و مهار سرطان) فارغ التحصیل رشته کودکیاری درباره فعالیتهای «فرشته های سرزمین من» با ما سخن میگوید:
پورحیدری، با اشاره به سابقه همکاری در مهد کودکی و شروع به کار۱۰ سال پیش خود، در این حوزه، می گوید: «توزیع سبد کالایی، انجام امورعام المنفعه برای بیماران با همکاری گروه فرشته های سرزمین من»، در این مجموعه باعث شده که نیازهای روحی بچه ها، با تامین وسایل از طریق (جعبه مهربانی) تا حدی رفع برآورده شود .
عضو هیئت مدیره خیریه شمس می گوید این موسسه خیریه مردم نهاد، از ۴سال پیش شروع به کار کرده است، «ابتدا این مجموعه به همت اعضا شکل گرفت بعد حامیان جذب شدند. به همت خیرین، تا حدودی نیازهای روحی بچه های تحت درمان رفع شده است. همچنین با ایجاد محیطی مناسب و شاد برای بچه ها به کمک گروه فرشتههای سرزمین من، اتاق رگ گیری و اتاق بازی را تجهیز کردیم.».
موناعصمتی، عضو اصلی گروه فرشتههای سرزمین من، کارشناس ارشد معماری است که با گروه ۱۱۷ نفره ای کار میکنند، آنها با درست کردن جعبه آرزوها برای برآوردن آرزوی بچه های مبتلا به سرطان فعالیت می کنند.
مونا، را درحالی دعوت به مصاحبه می کنیم که با همکار خودش مشغول تجهیز اتاق رگگیری کودکان در بخش شیمی درمانی انستیتو کانسر ایران است. عضو فعال گروه« فرشته های سرزمین من» در خصوص جعبه آرزوها، می گوید: «بچه ها با نوشتن نامه و نقاشی کردن آرزوهایشان و به جعبه انداختن آنها، منتظر برآورده شدن آروزیشان هستند، هر کدام از اعضای گروه ما نیز بنا به توان و انگیزه خود، سهمی در بر آورده کردن آرزوهای این فرشته ها به عهده میگیرند.»
مونا، اضافه می کند: «من به همراه دوستم از خیلی وقت پیش دنبال کمک به ایتام بودیم و خیلی این در و آن در زدیم، تا اینکه به کمک عمویم که پزشک این مجموعه است و همچنین افراد نزدیک خانواده، از ۴سال پیش وارد این مجموعه شدیم. چقدر زود گذشت این سالها! در این مجموعه افرادی هم هستند که در تهیه سبد کالا و تأمین مایحتاج اولیه کودکان و خانواده های آنها فعالیت می کنند.»
آرش قهرمانی، معروف به «عمو آرش» ۳۲ ساله نیز که از سال ۸۲شروع به کار با این گروه کرده است، می گوید: « مدت زیادی بود که دنبال یک انجمن خیریه معتبر بودیم، تا اینکه بعد از آشنایی با خانم پورحیدری فعال اجتماعی و پیشکسوت تأسیس خیریه شمس (موسسه مردم نهاد شناخت و مهار سرطان) وعلاقمند شدن به این اموردراین مجموعه شروع به تشکیل گروه «فرشتههای سرزمین من» کردیم و از سال ۸۲ در این زمینه فعالیت داریم.»
عموآرش، با بیان اینکه در گروه تقسیم کار شده و با توجه به وظایف تعریف شده، کارهای مختلفی انجام می گیرد، ادامه می دهد: «الان ما سعی داریم آروزهای این فرشته ها را با عنوان «جعبه مهربانی» و با هدف اصلی عادت دادن بچه ها به محیط بیمارستانی و تحمل آنها برای ادامه درمان برآورده کنیم. در همین راستا با همکاری اعضای گروه، به منظور ایجاد فضای بازی و شادی با تزئین اتاق بازی و رگگیری کارهایی را برایشان انجام داده ایم.
عمو آرش از احساس خودش هم با ما سخن می گوید: «وقتی وارد این فضا می شوم حس عجیبی به من دست می دهد؛ با ورود به این فضا حالم بهتر میشود؛ حس عجیبی برای زندگی بهتر پیدا می کنم. من عاشق بچه ها هستم.»
ملیحه جعفری فرد (هنرمند و طراح لباس)، دیگر عضو گروه ، با اشاره به اینکه مادرش را در اثر ابتلا به سرطان از دست داده است اضافه می کند: «وقتی به اینجا می آیم حس می کنم بچه ها از کارهای هنری خیلی خوششان می آید و مشتاق یادگیری هستند من هم هفتهای یکبار به اینجا می آیم و با بچه ها در زمینههای هنری کار میکنم.»
وی ادامه میدهد، «پس از آشنایی با این گروه نگرش منفی خود را نسبت به بیماری سرطان تغییر دادم، حالا دیگر کار با این بچهها به من انگیزه خاصی میدهد. حالا خیلی دوست دارم با آنها کار کنم با این بچه ها به آرامشی غیرقابل توصیف میرسم».
ملیحه حیدریان، مادر محمد طاهای ۴ساله نیز، به همراه همسر خود در این گروه حضور دارد. او با اشاره به ایجاد محیط مفرح، و تجهیز اتاق رگگیری اعضای گروه فرشته های سرزمین من می گوید: «بچه ها عمو آرش و خاله نسترن و بقیه بچه های گروه را خیلی دوست دارند، روزهایی که محمد طاها دریافت دارو دارد، بهانه میگیرد و رغبتی به آمدن ندارد. ولی وقتی اسم عمو آرش و جایزهها و بازی میآید براحتی قبول میکند که برای دریافت دارو، به این مرکز بیاید و آرام میگیرد.»
او ادامه می دهد:« محمد طاها را سه هفته یکبار برای ادامه درمان به اینجا می آوریم و این روزها را نیز با عمو آرش برای روزهای سه شنبه هماهنگ کرده ایم، تا محمد طاها به عشق عمو آرش برای دریافت دارو ما را همراهی کند.»