دکتری آموزش بهداشت و ارتقای سلامت دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس
ارتقای سلامت، جاده اصلی و سرسبز
توانمندسازی یک اصل اساسی برای ارتقای سلامت
از هر پنجرهای که بهسلامت نگاه کنیم، یک جاده اصلی وجود دارد؛جاده سرسبز ارتقای سلامت. هدف نهایی ارتقای سلامت هم توانمندسازی مردم است. مردم باید توانمند شوند تا بتوانند بر سلامتیشان کنترل داشته باشند. با این مقدمه، بیشتر به مفهوم «توانمندسازی» میپردازیم.
مفهوم توانمندسازی براساس واژهنامه ارتقای سلامت چنین است، توانمندسازی، فرآیندی است که افراد از طریق آن، کنترل بیشتری بر تصمیمگیریها و فعالیتهایی که بر سلامتشان اثر میگذارد، خواهند داشت. توانمندسازی مردم بهمنظور توانمند کردن آنها برای درک اطلاعات سلامتی و انتخابهایی که با آنها مواجه هستند تا بتوانند در تصمیمگیریهای خود که بهطور مستقیم و غیرمستقیم با سلامتیشان ارتباط دارد درست عمل کنند. در آن صورت میتوانیم بگوییم آنها توانمند شدهاند. البته ناگفته نماند که این امر یکی از اهداف ارتقای سلامت و البته مهمترین آن بشمار میآید. اساسنامه معتبر و یا هر اساسنامهای، اصولی دارد.
توانمندسازی منجر به افزایش کنترل افراد بر زندگی و سلامت میشود
توانمندسازی یک اصل اساسی برای سند ارتقایسلامت است! بهطوریکه منجر به افزایش کنترل افراد بر سلامت خود میشود. تا فراموش نشده این نکته را هم اضافه کنم که توانمندسازی افراد با توانمندسازی جامعه تفاوت وجود دارد.
توانمندسازی فردی بر توانایی افراد بهمنظور تصمیمگیری و کنترل زندگی شخصی خودشان تأکید دارد، درحالیکه توانمندسازی جامعه بر اقدامات مجموعه افراد، بهمنظور دستیابی به کنترل و تأثیر بیشتر بر عوامل تعیینکننده سلامت و کیفیت زندگی در جامعه خودشان اشاره میکند و یک هدف نهایی مهم در توسعه اقدام جامعه برای دستیابی بهسلامت محسوب میشود. توانمندسازی فردی منجر به ایجاد اعتمادبهنفس، تقویت آن، توسعه مکانیسمهایی برای افزایش مهارتهای شخصی و حس کنترل میشود. داشتن حس کنترل در افراد مهم قلمداد میشود. چراکه اثر مستقیمی بر سلامت روانی و جسمانی دارد. درحالیکه توانمندسازی جامعه منجر به این میشود که مردم بر تصمیماتی که بر زندگی و سلامتشان تأثیر دارد، کنترل داشته باشند. توانمندسازی جامعه درنهایت منجر به ایجاد تغییر اجتماعی میشود و با شکلگیری مشارکت، امکان دستیابی به اهداف سلامتی را بهطور مؤثرتری فراهم میکند.
توانمندسازی در سهسطح قابل اجراست
با توضیحات بالا این سؤال اساسی به ذهن خطور میکند که در پیشگیری از سرطان هدف چیست؟ توانمندسازی مردم یا توانمندسازی جامعه؟. و اینکه در برنامههای پیشگیری و کنترل سرطان کدامیک از مفاهیم توانمندسازی فردی و جامعه وجود دارد و سهم هر یک در ارتقای سلامت مردم چقدر است؟ در پاسخ به این سؤالات صرفنظر از اینکه سرطان یک بیماری پیچیده و با بازه اثرگذاری گسترده است، ازاینرو، واکاوی پدیده سرطان بهعنوان یک بیماری مزمن ضروری است، اما آنچه مهم است درک این موضوع است که سرطان قابلپیشگیری است و پیشگیری از سرطان در هر سه سطح اول، دوم و سوم ممکن است. حال اینکه فرآیند توانمندسازی هم در سه سطح فردی، بین فردی و سیاسی قابلاجرا است.
توانمندسازی دارای سطوح فردی، بین فردی و سیاسی است. اما آنچه بسیار مهم است اینکه در هر سطح از توانمندسازی (چه فردی و چه جامعه) توجه به سه نکته مهم است:
الف: مردم به اطلاعات مربوط بهسلامت دسترسی داشته باشند.
ب: در امور مرتبط با سلامت، به مشارکت و همکاری طلبیده شوند.
ج: از همه مهمتر اینکه به این درک برسند که در هرگونه تصمیم با سلامتیشان مسئولیتپذیر باشند. با این توضیح، صرفنظر از اینکه مردم در کدامیک از سه سطح فردی، بینفردی و سیاسی توانمندسازی قرار دارند و اینکه در برنامههای پیشگیری و کنترل سرطان توانمندسازی چه سهمی و یا نقشی دارند، بهنظر میرسد که توانمندسازی مردم در پیشگیری از سرطان لازم و مهم است. بهبیان دیگر، اگر اطلاعات درستی درخصوص پیشگیری از انواع سرطان و راههای انتقال آن در اختیار مردم قرار دهیم و دسترسی مردم به این اطلاعات ممکن شود و یا در تشکیل کمپینهای اطلاعرسانی یا استفاده از خودیاری و گروههای حمایتی در زمینهٔ سرطان از خود مردم کمک بگیریم و آنها را به مشارکت بطلبیم، آنگاه مردم باور خواهند کرد که تنها دولت، وزارت بهداشت و مرکز تحقیقات سرطان، مسئول سلامت و پیشگیری از سرطان آنها نیست. آنها باور خواهند کرد که مسئولیتپذیری و ارزشگذاری بهسلامت در لیست اولویتهای زندگیشان قرار خواهد گرفت و آنگاه میتوان گفت زمینه توانمندسازی مردم در زمینهٔ پیشگیری از سرطان برای مردم فراهمشده است. تأسیس سازمانهای مردمنهاد در زمینهٔ پیشگیری از سرطان یک مصداق بارز از توانمندسازی مردم است در این دسته از سازمانهای مردمنهاد، فرآیند به مشارکت طلبیدن مردم در کنار متخصصان حوزه سرطان، تجمع انگیزه و دانش برای دستیابی به هدف پیشگیری از بیماری سرطان است.
خلاصه کلام اینکه توانمندسازی عامل بالقوهای برای بهبود سلامت و رفاه افراد و جوامع است که منجر به ارتقای سلامت و حذف نابرابری در جامعه میشود، توانمندسازی، فرآیندی پیچیده، باهدف تغییرات عمیق در مردم و جوامع و سازمانها در راستای رسیدن به هدف تعیینشده است. توانمندسازی با ایجاد دانش، اعتمادبهنفس و مهارت منجر به ارتقای سلامت است.