دکتر فاطمه زارعی
دکتری آموزش بهداشت و ارتقای سلامت دانشکده علوم پزشکی
دانشگاه تربیت مدرس
امروزه در عصر اطلاعات، خواندن و نوشتن نهتنها نشاندهندهی سواد نیست، بلکه اگر با «سواد اطلاعات و سواد سلامت» همراه نباشد میتواند به «نادانی بیشتر ناشی از پذیرش اطلاعات گمراهکننده و نادرست» منتهی شود. در حقیقت واژه «سواد سلامت» از حدود سال 1970 میلادی رواج یافت. در ایالاتمتحده بهخصوص این واژه شرحی بود بر ارتباط بین سواد، بیمار و تواناییاش در رعایت رژیمهای دارویی تجویزشده. اما، بعداً معلوم شد سواد سلامت مختص بیمار و رعایت رژیم دارویی نیست. ازاینرو، هجده سال بعد، یعنی سال 1998 سازمان بهداشت جهانی، اعلام کرد «سواد سلامت» یعنی مهارتهای شناختی و اجتماعی دربرگیرنده انگیزه و توانایی افراد برای دستیابی، درک و استفاده از اطلاعات برای ارتقا و حفظ سلامتی. به زبان دیگر، سواد سلامت توانایی فرد برای کسب، تفسیر و درک اطلاعات اولیه و خدمات سلامت است که به او کمک میکند درباره سلامتی خود تصمیم مناسبی بگیرد.
ﺑﺮاي آﻣﻮزش اﻓﺮاد معمولاً ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺳﻮاد ﻋﻤـﻮمی و ﻧـﻪ لزوماً ﺳـﻮاد ﺳـﻼﻣﺖ آنﻫـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ میﺷﻮد. درحالیکه ﺗﻔﺎوت ﺑﺎرزی ﺑﻴﻦ ﺳﻮاد ﺳﻼﻣﺖ و ﺳﻮاد ﻋﻤﻮمی وﺟﻮد دارد. ﺳـﻮاد ﻋﻤـﻮمی ﺷـﺎﻣﻞ ﺗﻮاﻧﺎیی ﺧﻮاﻧﺪن، ﻧﻮﺷﺘﻦ و داﺷﺘﻦ ﻣﻬﺎرتﻫﺎی پایهای اﺳﺖ. در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺳﻮاد سلامت ظرفیت و توان دسترسی، فهم و درک، پردازش و ارزیابی، تصمیمگیری و رفتار در خصوص اطلاعات و خدمات سلامت است.
اﻫﻤﻴﺖ ﺳﻮاد ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺳﻼﻣتی ﺑﻴﻤﺎران بهخوبی شناختهشده اﺳﺖ. ﺑﻬﺒﻮد سطح ﺳﻮاد ﺳﻼﻣﺖ اﻓﺮاد موجب اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﻮاﻧﺎیی ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺑﻴﻤﺎران برای تصمیمگیری آﮔﺎﻫﺎﻧﻪ، ﻛﺎﻫﺶ ﺧﻄﺮات تهدیدﻛﻨﻨﺪه ﺳﻼﻣﺖ، اﻓﺰاﻳﺶ ﭘﻴﺸﮕﻴﺮی از ﺑﻴﻤﺎریها، اﻓﺰاﻳﺶ ﻛﻴﻔﻴﺖ زﻧﺪگی و ﻣﺮاﻗﺒﺖ از خود میشود. در مقابل، ﺳـﻮاد محدود و ناکافی ﺳـﻼﻣﺖ موجب دست نیافتن ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﺑﻬﺪاﺷتی ﻣﻨﺎﺳﺐ، ﺗﻤﺎﻳﻞ ﻛﻤﺘـﺮ ﺑﻪ ﭘﻴﮕﻴﺮی درﻣﺎن، رعایت نکردن رژیم دارویی، اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻴﺰان ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ اورژانسها، اﻓﺰاﻳﺶ ﻃـﻮل دوره درﻣـﺎن در ﺑﻴﻤﺎرﺳﺘﺎن و اﻓﺰاﻳﺶ ﻣﻴزان مرگومیر میشود.
حال سؤال این است که آیا بین سـطح سـواد سلامت افراد و رفتارها و تصمیمهای آنها در پیشگیری از سرطان ارتباط وجود دارد؟! پیدا کردن پاسخ این سؤال، با جستجو در تحقیقات قبلی راهگشا است. مطالعات انجامشده در این زمینه همگی به این نکته اشاره داشتند که افرادِ بـا سواد سلامت محـدود، از توانـایی بـرای کسـب، پـردازش و درک اطلاعـات نوشتاری و کلامی مربوط به سرطان محروماند. همچنـین ایـن افراد ممکن است در دسترسی و حرکت به سمت سیسـتم مراقبتی مربوط به سرطان، تصمیمگیری مناسب مربوط بهسلامت و عمـل بر اساس اطلاعات مراقبتهای بهداشتی با محـدودیت مواجـه شـوند. در واقع، افراد در معرض ابتلا به سرطان به مهارتهای کافی نیاز دارند تا در مورد راههای پیچیدهی مراقبت از سرطان (ازجمله راهبردهای پیشگیری، گزینههای غربالگری، رژیمهای درمانی متعدد و شـرکت در آزمایشهای بـالینی) تصـمیمگیـری آگاهانه داشته باشند. سـواد سـلامت ناکافی، معمولاً بـا کـاهش و یا شرکت نکردن در انجـام غربـالگری، تشخیص دیرهنگام، کـاهش پذیرش و تطابق بـا درمـان ارتباط دارد.
حال که معلوم شد داشتن سواد سلامت در پیشگیری از سرطان مؤثر است، ممکن است سؤال دیگری پیش آید: کسی که سواد سلامت خوبی درباره سرطان دارد دقیقاً چه مهارتهایی را کسب کرده است؟
اجازه دهید سواد سلامت را با مثالی از رفتارهای مربوط به پیشگیری از سرطان پستان توضیح دهم.
یکبار دیگر برگردیم به تعریف سواد سلامت یعنی «ظرفیت و توان دسترسی، فهم و درک، پردازش و ارزیابی، تصمیمگیری و رفتار در خصوص اطلاعات و خدمات سلامت». بر اساس این تعریف، یک زن در معرض خطر سرطان پستان باید ظرفیت و توان دسترسی به اطلاعات لازم و درست درباره پیشگیری از سرطان پستان را پیدا کند. بهطوریکه این اطلاعات در او به درک و فهم درستی از رفتارها و اقدامات پیشگیری از سرطان پستان پیدا کند تا پس از ارزیابی و اطمینان از صحت اطلاعات بهدستآمده، مناسبترین تصمیم را برای انجام اقدامات پیشگیرانه از سرطان پستان، بگیرد.
جدول1. نمونهای از مهارتهای سواد سلامت در پیشگیری از سرطان پستان
خواندن اطلاعات | خواندن مطالب آموزشی فارسی در مورد رفتارهای پیشگیری از سرطان پستان در کتابچه و جزوههای آموزشی |
دسترسی به اطلاعات | دسترسی به اطلاعات مربوط به پیشگیری از سرطان پستان از منابع مختلف مانند کتاب، کتابچه و جزوههای آموزشی و غیره |
فهم و درک اطلاعات | فهم و درک اطلاعات مربوط به پیشگیری از سرطان پستان از منابع مختلف مانند کتاب، کتابچه و جزوههای آموزشی |
ارزیابی درست بودن اطلاعات | ارزیابی درست بودن اطلاعات بهدستآمده در مورد سرطان پستان از منابع مختلف مانند رادیو، تلویزیون، اینترنت، دوستان و غیره |
تصمیم و اقدام | مراجعه به پزشک با مشاهدهی هرگونه علائم غیرعادی مانند خونریزی و ترشح از نوک پستان، درد، تورم و تغییر رنگ پوست پستان |
ذکر این نکته مهم است که مفهوم سواد سلامت درباره سرطان، با دانش و آگاهی درباره سرطان تفاوت دارد. در حقیقت برای افزایش سطح سواد سلامت درباره سرطان، دانش و آگاهی لازم است اما کافی نیست. سواد سلامت درباره سرطان، چیزی فراتر از داشتن اطلاعات درباره پیشگیری، راههای درمان، انواع جراحیها، علائم و نشانههای سرطان خواهد بود. چرا که فردی با سطح سواد سلامت مطلوب و قابلقبول درزمینهٔ سرطان پستان میبایست در همه پنج مهارت اشارهشده در جدول1 توانمند شود.
با این توضیح و با توجه به نامعلوم بودن وضعیت سواد سلامت در مورد سرطان در ایران و اهمیت آن در پیشگیری از سرطان، هم ضرورت انجام پژوهش در تعیین سطح سواد سلامت مردم ایران درباره سرطان و هم توانمندسازی آنان با افزایش سطح سواد سلامت درباره سرطان ضروری به نظر میرسد. آموزش سلامت مهمترین استراتژی ایجاد سواد سلامت است. در راستای بهبود سطح سواد سلامت سرطان، ایجاد حساس سازی درباره سرطان و در پی آن افزایش آگاهی و دانش و بهبود نگرش درباره رفتارهای پیشگیرانه توسط سازمانها و نهادهای علمی مثل دانشگاهها از طریق آموزشهای علمی، رسانهها و انجمنهای مردمنهاد با برگزاری پویشها و رویدادهای مشارکت محور مؤثر است. در حقیقت، توانمندسازی فردی، فرایندی برای اتخاذ تصمیمات و داشتن کنترل بر زندگی شخصی بهمنظور ارتقای کیفیت زندگی است و آموزش سلامت در حوزه پیشگیری سرطان، اولین و بهصرفهترین راهبرد در توانمندسازی فردی و بهبود سطح سواد سلامت آنان است.