شاید او یکی از آن ره‌یافته‌گان باشد؛ و چرا نه!؟

گیتی خامنه

نویسنده، کارگردان سینما، برنامه‌ساز، مجری رادیو و تلویزیون

 

 

همراه شو عزیز، همراه شو عزیز

تنها نمان به درد، کاین درد مشترک

هرگز جدا جدا، درمان نمی‌شود

هیچ‌کس، هرگز، وعده‌ی زندگی بی دشواری سراسر شادمانی را به ما نداد؛ اما چرا باور بسیاری یقین به وجود چنین جهانی است تا پیش از وزیدن بادهای ناموافق روزگار!؟

به زندگی آری گفتن در چنین شرایطی ساده نیست و هیچ‌کسی تا در چنین هوای طوفان‌خیزی نفس نکشیده باشد؛ حق آن ندارد که برای رهرو ‌این راه از خوشبختی و عافیت و ‌امید بگوید که او از دور دستی بر آتش دارد.

اما؛ زمانی که مسافر دیار طوفان‌زده، هم‌سفری را می‌یابد که چون او دشواری ره سپردن در کوران تندبادهای روزگار را تجربه می‌کند و با بالا و پایین این مسیر صعب آشناست؛ کمی آرام ‌می‌گیرد و ادامه‌ی سفر برایش اندکی ساده‌تر می‌شود و از هجوم خالی اطراف می‌رهاند.

زندگی در گذر است و نوع بشر هم پستی و هم بلندی را تجربه می‌کند؛ در مسیری که هیچ‌کسی نمی‌داند گردنه و پیچ بعدی‌اش آبستن چه حوادث شیرین و تلخی است و سفر کجا پایان خواهد یافت!؟

و حالا که زندگی چنین معمای ژرف بی‌پاسخی است کاش تو عزیز دردانه‌ی در بند این بیماری را هم به یاد خودت بیاوری این همه را و فراموشت نشود که «دیگران را هم غم هست به دل» و اما هیچ‌کدام این غم‌ها تا ابد نخواهند پایید و هوشیار کسی است که آب‌تنی در حوضچه‌ی اکنون را از دست نخواهد‌ داد؛ با چشم داشتن به نوری که بر درگاه زندگی مسافران بسیاری مثل او تابیده و باور اینکه شاید او هم یکی از آن ره‌یافته‌گان باشد؛ و چرا نه!؟

مگر بسیاری از بیمارانی که در شرایط مشابه و یا حتی دشوار‌تر از او‌ می‌زیسته‌اند؛ دوباره قامت سلامت را به تن نکرده‌اند و آگاه‌تر و قدردان‌تر از هرکسی و هر زمانی ، راه را ادامه نداده‌اند!؟

و این بار چقدر قوی‌تر، استوارتر و زیباتر.

 

هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار

کس را وقوف نیست که پایان کار چیست.

سلامتی‌ات را با تک تک سلول‌های وجودم به فریاد دعا می‌کنم

سال نویت لبریز از عطر شکوفه‌های عافیت و عشق و آگاهی.

شمس, بهار, سروش شمس

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

5 × دو =